عشق،جدایی،تنهایی





درد و دل


آثار بجا يك عاشق


نويسنده



دوستان


دوستان عاشق


موضوعات :


آمار وبلاگ :


لوگوي دوستان


كد جاوا :

براي ان مينويسم كه...

براي ان عاشق بي دل مي نويسم كه حرمت اشكهايم را ندانست
براي ان مينويسم كه معناي انتظار را ندانست،
چه روزها و شبهايي كه به يادش سپري كردم
براي ان مينويسم كه روزي دلش مهربان بود
مي نويسم تا بداند دل شكستن هنر نيست
نه دگر نگاهم را برايش هديه ميكنم ، نه دگر دم از فاصله ها ميزنم
و نه با شعرهايم دلتنگي ها را فرياد مي زنم
مي نويسم شايد نامهرباني هايش را باور كند


نويسنده: <پیمان,,,نگین> مورخ: 28 آبان 1389برچسب:, در ساعت: 22:10
|+|

جدايي

تا حالا فکرشو کردي چه خوب ميشه که برگردي؟

ميخشکه آب درياها ? خراب ميشه همه راهها

اگه کشتيم ما امروزو ميميرن همه فرداها

قيامت ميشه ما با هم نباشيم

نميچرخه فلک از هم جدا شيم

ديگه روزي نميمونه که شب شه

ديگه عاشق کجاست تا جون به لب شه

همه رودخونه هاي بي آب ?

شکست قامت مهتاب ?

براي اين دل عاشق تموم زندگي در خواب ?

تموم جنگلا خالي يا سيل برده يا خشک سالي ?

غم گلهاي خشکيده زهم دنيا رو پاشيده

مي افته چرخ از گردون ? ميره خورشيد توي زندون

ميريزن سنگا از کوهها بوي غم ميده شب بوها

قيامت ميشه ما با هم نباشيم

نميچرخه فلک از هم جداشيم

زمين و آسمون دور ميشن از هم

ميشينه گرد غم بر روي عالم

مي افته چرخ از گردون ميره خورشيد توي زندون

ميريزن سنگا از کوهها بوي غم ميده شب بوها

زمان و ساعتش واميسه از کار

طبيعت از طبيعت ميشه بي کار

ديگه روزي نميمونه که شب شه

ديگه عاشق کجاست تا جون به لب شه

نميبينم ديگه قشنگيها رو

سياه ميبينه چشام رنگي ها رو

به چشم من که اينجوره

تو که نيستي چشام کوره

مثل آب رو آتيشه

تو باشي ? دنيام خوب ميشه


نويسنده: <پیمان,,,نگین> مورخ: 28 آبان 1389برچسب:, در ساعت: 22:7
|+|

عشق واقعي

عشق واقعي هيچوقت نمي ميره

اين هوس است كه كمتر و كمتر ميشه و از بين ميره

"عشق خام و ناقص ميگه:"من دوست دارم چون بهت نياز دارم

"ولي عشق كامل و پخته ميگه:"بهت نياز دارم چون دوست دارم

"سرنوشت تعيين ميكنه كه چه شخصي تو زندگيت وارد بشه، اما قلب


حكم مي كنه كه چه شخصي در قلبت بمونه


نويسنده: <پیمان,,,نگین> مورخ: 28 آبان 1389برچسب:, در ساعت: 22:4
|+|

دير اومدي

شراب خواستم...
گفت : " ممنوع است "

آغوش خواستم...
گفت : " ممنوع است"

بوسه خواستم...
گفت : " ممنوع است "

نگاه خواستم...
گفت: " ممنوع است "

نفس خواستم...
گفت : " ممنوع است "
...
حالا از پس آن همه سال ديکتاتوري عاشقانه ،
با يک بطري پر از گلاب ،
آمده بر سر خاکم و به آغوش مي کشد با هر چه بوسه ،
سنگ سرد مزارم را
و
چه ناسزاوار
عکسي را که بر مزارم به يادگار مانده ،
نگاه مي کند و در حسرت نفس هاي از دست رفته ،
به آرامي اشک مي ريزد .
...
تمام تمناي من اما
سر برآوردن از اين گور است
تا بگويم هنوز بيدارم...
سر از اين عشق بر نمي دارم


نويسنده: <پیمان,,,نگین> مورخ: 28 آبان 1389برچسب:, در ساعت: 22:2
|+|

دريا و ساحل

از دريا پرسيدم:که اين امواج ديوانه ي تو از کرانه ها چه ميخواهند؟

چرا اينان پريشان و در به در سر بر کرانه هاي از همه جا بي خبر مي زنند؟

دريا در مفابل سوالم گريست! امواج هم گريستند...

آن وقت دريا گفت: که طعمه ي مرگ تنها آدمها نيستند امواج هم مانند آدمها مي ميرند و

اين امواج زنده هستند که لاشه ي امواج مرده را شيون کنان به گورستان سواحل

خاموش مي سپارند!


نويسنده: <پیمان,,,نگین> مورخ: 28 آبان 1389برچسب:, در ساعت: 21:55
|+|

عشق داني که سرآغازش چيست ؟

عشق داني که سرآغازش چيست ؟

امتداد دو نگاه

يکي از عمق دل و قعر وجود ، آن يکي بعد سجود

آن زماني که دو چشمت ، پيله خواهش را به وجودم تابيد

ودر آن ظلمت و تاريکي شب ،

جاده اي روشن را در فراسوي افق ديد زدم

و تو آن ياور ديرينه من ، که در آن جاده سبز

هم نوا با دل سودا زده ام ، پا به اقليم عدم مي نهي و مي گذري

چشم من خيره به دنبال تو کز غور وجود

با دو دستي که به مهر آغشته است ، سوي من آيي و با نغز کلام

دل سرگشته و حيرانم را نزد خود مي خواني

آه اي ياور من

ياد آن روز که در سايه آن سرو بلند ، سخنت بشنودم

تو به من گفتي ار آن چشمه نور، تو به من گفتي از آن کاخ بلور

گفتي آن چشمه نور ، چشم بر راه تو است

گفتي آن کاخ بلور، خواهد آن روز رسد که توأش پادشهي

من شنيدم که بگفتي اندرون دل تو، جايگاهي است تهي از براي دل من

من دلم اندر کف ، آمدم چشمه نور ، آمدم کاخ بلور

آمدم تا که بر آن مسند عشق پادشاهي بکنم

در درون دل من ،سبدي بود پر از گل محبت و صفا

ليک گلهاي سبد اندر آن جايگه ظلماني که توأش کاخ بخواندي

همگي پژمردند ، همگي افسردند

ديگر از آن همه گلهاي قشنگ ، اثري باقي نيست

حال ديگر حتي ، اشکهاي من هم ، چاره مردگي آنها را نتوانند کنند

تو در آن به اصطلاح کاخ بلور

در کنار آن همه چشمه نور

سبد پرگل من را بردي
خنجر حسرت را تا به ته بر جگرم بنشاندي

د رخيالت اين است که دلم را بردي


نويسنده: <پیمان,,,نگین> مورخ: 28 آبان 1389برچسب:, در ساعت: 21:50
|+|

آرزو دارم...

آرزو دارم شبي عاشق شوي. آرزو دارم بفهمي درد را. تلخي

برخوردهاي سرد را. مي رسد روزي كه بي من لحظه ها را سر كني.

مي رسد روزي كه مرگ عشق را باور كني. مي رسد روزي كه شبها

در كنار عكس من نامه هاي كهنه ام را مو به مو از بر كني

عشق امانت با ارزشيه كه هر كسي تو قلبش ميزاره برايه همينه كه هر

وقت بخواي عشقت را از كسي پس بگيري بايد قلبش را بشكني

اگه براي تمام دنيا تو يک نفر هستي.براي من همه ي دنيايي..اي هم

نفس،زيباترين لحظاتم را به پاي ساده ترين دقايق زندگيت خواهم

ريخت... تا باز هم بداني که من عاشق ترين عاشقانت هستم


نويسنده: <پیمان,,,نگین> مورخ: 28 آبان 1389برچسب:, در ساعت: 21:45
|+|

خودم را گم كرده ام

باز دلم تنگ است

باز چشمانم باران مي طلبد

آسمان دلم پر از ابرهاي سياه دلتنگي شده

!باز من تنهايم

و در اين سكوت حتي صداي ساز هم آرامم نمي كند

دل من باز كوچك شده

!براي آنكه نميدانم كيست

...ولي غيبتش مرا مي آزارد

!من خودم را گم كرده ام...! كجا...؟

اين را ديگر نميدانم


نويسنده: <پیمان,,,نگین> مورخ: 28 آبان 1389برچسب:, در ساعت: 21:38
|+|

تعيين شخصيت شما با استفاده از تاريخ تولد

در صورتيكه تاريخ تولد شما در:

اول فروردين ماه باشد سياه هستيد.
بين دوم فروردين تا 11 فروردين باشد ارغواني هستيد
بين 12 تا 21 فروردين باشد. شما سرمه اي است
بين 22 فروردين تا 31 فروردين باشد نقره اي هستيد.
بين يكم ارديبهشت تا 10 ارديبهشت باشد سفيد هستيد.
بين 11 ارديبهشت تا 24 ارديبهشت باشد شما آبي هستيد.
بين 25 ارديبهشت تا سوم خرداد باشد شما طلائي رنگ هستيد.

متن کامل در ادامه ي مطلب


نويسنده: <پیمان,,,نگین> مورخ: 28 آبان 1389برچسب:, در ساعت: 14:23
|+|

به متولدین هر ماه چه هدیـــه ای بدهیم؟ (طالع بینی )

متولد فروردین ماه

گلنخود شیرین ، دوربین ، نقره ، cd بازی ، بادکنک ، تابلو پرتره ، اسباب بازی آلبوم عکس ، گوشی موبایل ، تجهیزات ورزشی ، ماشین حساب سِتِ آینه و شانه
ثبت نام کلاسهای چتربازی ، سبدی از گل های ابریشمی


متولد اردیبهشت

زمرد سبز ، گل زنبق دشتی ، کیف پول ، وسایل مذهبی ، دوربین شکاری ، آلبوم تمبر کتاب جیبی ، کتاب های رومیزی ، سبد پیک نیک ،روغن و وسایل حمام ،انواع سی دی نرم افزارهای کامپیوتر ، وسایل تزئینی سرخپوستی

متن کامل در ادامه ي مطلب


نويسنده: <پیمان,,,نگین> مورخ: 28 آبان 1389برچسب:, در ساعت: 14:20
|+|


Template By : www.TakTemp.com


bahar20

نگین

bahar20

http://bahar20.loxblog.com

عشق،جدایی،تنهایی

براي ان مينويسم كه...

عشق،جدایی،تنهایی

وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند نه باید ها مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنم باشد برای روز مبادا اما در صفحه های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست آن روز هرچه باشد روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا روزی درست مثل همین روزهای ماست اما کسی چه میداند شاید امروز نیز روز مبادا باشد عاشقی جرم قشنگی است به انکارش مکوش

عشق،جدایی،تنهایی

قالب بلاگفا

قالب پرشين بلاگ

قالب وبلاگ

Free Template Blog