وقتی تو نیستی
نه هست های ما چونان که بایدند
نه باید ها
مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم
عمریست لبخند های لاغر خود را در دل
ذخیره میکنم باشد برای روز مبادا
اما در صفحه های تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست
آن روز هرچه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه میداند
شاید امروز نیز روز مبادا باشد
المنّه لله که زمان ظفر آمد با همّت مردان خدا جنگ سر آمد
آن لشکر مغرور ستمکاره صهیون مقهور سپاهی همه اهل خطر آمد
گفتم به²حسن²کین همه اعجاز کجا بود فرمود ز تمرین و دعای سحر آمد
گفتم که فلسطین چه شود ،گفت قریب است ، کز همّت یاران شب تارش سحر آمد
شعر زیر را که مربوط به زمانی است که بوش برای اولین بار
احتمال حمله به ایران را مطرح کرد تقدیم میشود. اي بوش بيا به حرف من ده گوش ازياوه ببند لب نشين خاموش ما باني صحبت تمدنها نام تروريست كي سزد مارا ما از تروريست سخت بيزاريم ما داغ دوصد ترور به جان داريم هفتادودوتن زحزب جمهوري با با هنر و رئيس جمهوري بگرفت ترور ز ما به نا مردي آن روز براي ماچه مي كردي دادي تو پناه جمله آنها را تا ضربه زنند بار ديگرمارا ما حامي ملت فلسطينيم ما دشمنِ دشمنِ فلسطينيم توسخت اسير دست شاروني تومجري طرح هاي صهيوني برگو تروريست تر ز شارون كيست ازاوتروريست تر به گردون نيست اوقاتل ملت فلسطين است ما ضد وئيم جرم ما اين است گفتي سرحمله به ما داري بسم ا... اگركه مدعا داري اين ملك خداي خويش را دارد كزهر دد و دشمنش امان دارد اين خانه هزار پاسبان دارد قدري علني بسي نهان دارد ديدي به طبس توجلوه اي زآنرا ديدي به طبس تو خشم يزدان را طوفان سپر بلاي ايران شد وآن توطئه دفن دربيابان شد اين خاك كنام شيرمردان است كفتار زبون فراري از آن است هركودك ما حسين فهميده است درس شرف از حسين ، فهميده است درتفرقه ما چو پنج انگشتيم اما به دهان دشمنان چون مشتيم
وقتی تو نیستی
نه هست های ما چونان که بایدند
نه باید ها
مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم
عمریست لبخند های لاغر خود را در دل
ذخیره میکنم باشد برای روز مبادا
اما در صفحه های تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست
آن روز هرچه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه میداند
شاید امروز نیز روز مبادا باشد عاشقی جرم قشنگی است به انکارش مکوش